به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین شیخ ضیاءالدین زین تولیت آستان مقدس علوی در نشست هفتگی خود با کارکنان حرم مطهر ابراز داشت: ما با دو مناسبت روبرو هستیم؛ در مناسبت اول، رسول خدا سخن معروف خود را فرمودند که "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" و مناسبت دوم روز عاشورا است که حسین علیه السلام سخن جاودانه خود را بیان کرد که: "لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا ظالما و لا مفسدا و إنما خرجت لطلب الإصلاح في أمة جدی". اما چه اتفاقی میان این دو مناسبت رخ داد؟
خلاصه رسالت، ولایت علی علیه اسلام است
وی گفت: حادثه غدیر توسط رسول خدا(ص) هنگام بازگشت از حج در آن واقعه معروف مورد اتفاق رخ داد و ما وظیفه داریم در این واقعه تامل کنیم چرا که نمی توان آن را یک مساله پایان یافته تاریخی دانست بلکه حادثه غدیر یک خط و مسیر بیانی است که تا آخرالزمان ادامه دارد. در بررسی حادثه غدیر و مقدمات آن یکی از نکات قابل توجه آیه شریفه ای است که میفرماید: (يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ) که این امری است میان خداوند متعال و پیامبرش(ص) و اما آیه دوم به عظمت این تبلیغ اشاره می کند و می فرماید: (وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ). بنا بر این آیه تمام تکالیف پیامبر و دعوت ها و پیام های قرآنی او و حتی دستور به اطاعت از پیامبر همه و همه در این امر خلاصه می شود که اگر تبلیغ نشود و به مردم ابلاغ نشود رسالت پیامبر ناتمام می ماند پس محور و خلاصه رسالت همان ولایت علی علیه السلام است و بدون ولایت او رسالت محمد(ص) نیز ناتمام است و البته قرائن به همین جا ختم نمی شود بلکه آیه بعد می فرماید: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ).
تولیت آستان مقدس علوی ادامه داد: رسول خدا(ص) پیش از آنکه چشم از دنبا ببندد آن سخن جاودان خود را فرمود که: برای من دوات و کنفی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید و فردی در جواب این سخن پیامبر(ص) گفت: بنشینید که پیامبر هذیان می گوید. و این سخن آن شخص پایه و اساس خط مخالف "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" را تشکیل داد.
وی افزود: پس خط اول ولایت علی(ع) در روز غدیر و ده ها روایت دیگر در این زمینه است از جمله روایت ابوبکر که می گوید خیمه ای برپا کرد که علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام در آن بودند و پیامبر بر در آن خیمه ایستاد و فرمود: (انی سلم لمن سالم أهل هذه الخیمة و حرب لمن حاربهم ولیّ لمن والاهم عدو لمن عاداهم). و خط دوم آن سخنی بود که گفت: إن الرجل لیهجر. اینها کلماتی تاریخ گذشته و فرسوده نیست بلکه بیانگر عقایدی است که از زمان رسول خدا تا به امروز باقی مانده و تا زمانی که خداوند به دست صاحب الامر زمین را از عدالت لبریز کند ادامه خواهد یافت.
* جریانی مشکوک که در تحولات پس از پیامبر حضور داشت
شیخ ضیاءالدین گفت: همان خط دوم بود که بعدها با به آتش کشیدن درب خانه فاطمه ادامه یافت و چون به کسی که برای آتش زدن خانه فاطمه آمده بود گفتند فاطمه در خانه است، گفت حتی اگر فاطمه در خانه باشد آن را به آتش می کشم و همان جریان بود که بعدها در جمل و صفین و نهروان در مقابل علی شمشیر کشید و بالاخره با همان شمشیرها بود که علی به شهادت رسید و فرمود: "فزت ورب الکعبة". و همان جریان بود که به همسر امام حسن(ع) پیام داد که اگر امام را به قتل برسانی تو را به ازدواج فلانی در می آورم و امام را مسموم کرد و همان جریان بود که روز بعد این جمله را بر زبان آورد که: لیت أشیاخی ببدر شهدوا...
* خط محمد و آل محمد؛ یکپارچه و حق مدار
وی افزود: خط اول یک خط است که با خداوند متعال به عنوان مبدأ آغاز می شود و با محمد(ص) به عنوان مبیّن و قرآن کرین ادامه می یابد و سپس به علی و آل او میرسد که امنای پیامبر هستند و همگی خط واحدی را تشکیل میدهند و بر همین خط بود که حسین علیه السلام ایستاد و سخن جاودان خود را در نامه خویش به برادرش محمد بن حنفیه فرمود که: هرکه به من بپیوندد شهید میشود و هرکس ملحق نشود پیروز نمی شود.
پیروزی و موفقیت در این مساله مربوط به جسم و گوشت و خون نیست بلکه خط حقی است که اساس و هدف آن خداوند سبحان و رضایت او می باشد.
واقعه کربلا و عظمت یاران اباعبدالله
تولیت آستان مقدس علوی خاطر نشان کرد: اگر انسانی خود را بر این اساس فدا کند این یک مساله گذرا و ساده نیست و از همین رو عظمت یاران امام حسین علیه السلام روشن می شود؛ چرا که ایمان مطلق به خداوند عزوجل و اطاعت از او و همچنین وحدت میان دنیا و آخرت در آنها متجلی شد. موضع یاران امام حسین(ع) اجرای عملی اصلاحی بود که امام حسین علیه السلام آن را می خواست و معروف است که هر امر الهی باید اطاعت شود و در جان های شما هم نباید جز خدا و امر او و محمد و عترت او چیزی باشد. خداوند میفرماید: (ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله ). امام حسین(ع) می خواست بگوید که امر خداوند متعال در زمان غیبت با امر ائمه در یک خط قرار دارند؛ چرا که از امام زمان نقل شده که فرمود: ( وأما الحوادث الواقعة فارجعوا بها الى رواة حديثنا وثقاتنا). سخن مرجعیت نیز در واقع بیانگر همان ارزش ها و همان خط است پس هنگامی که شهادت می دهید شهادت شما نباید به محمد و علی ختم شود بلکه شهادت و گواهی شما باید به پیروی از خط اهل بیت علیهم السلام منتهی شود که بر این اساس است که عقیده و ایمان ارزش های ما کامل می گردد.
نظر شما